شرکت کارگزاری آراد ایرانیان-شعبه همدان
شرکت کارگزاری آراد ایرانیان-شعبه همدان

شرکت کارگزاری آراد ایرانیان-شعبه همدان

عدم وجود برنامه عملی بورس را با چالش بیشتری مواجه می کند

بازار بورس کشور ما پشتوانه قوی از طرف دولت ندارد و معمولاً این خواسته ها و تقاضای سهامداران حقیقی است که بازار به حرکت در می آورد.

یک عضو کمیسیون اقتصادی در گفتگو با خبرنگار بورس نیوز ضمن بیان مطلب فوق اظهار داشت: همواره بازار سرمایه با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده و با ارائه پیشنهاداتی در برخی موارد با جذب سرمایه های سنگینی همراه شده و برخی موارد نیز این نقدینگی از بورس خارج و بازار سرمایه را با افت مواجه ساخته است.

ناصر موسوی لارگانی در ادامه در رابطه با راه کار نجات از وضعیت رکود 18 ماهه بازار سرمایه گفت: بهتر است دولت دخالتهای خود را در بورس کمتر کند و بازار سرمایه را به حال خود بگذارد تا روند عرضه و تقاضای فعالان بازار سرمایه مسیر درست را تشخیص و بازار را به آن سمت هدایت کند. چراکه تزریق نقدینگی تنها در بازه ای از زمان می تواند جلوی ریزش بازار را بگیرد و در بلند مدت جوابگوی سرمایه گذاران نیست و افت بورس باعث خروج نقدینگی از آن می شود.

وی وضعیت فعلی بازار را نابسامان عنوان و بیان کرد: اگر تصمیمی که در خصوص بازار های مالی بخصوص بازار سرمایه گرفته می شود برای 10 سال و به صورت بلند مدت اعلام و عملی شود، مشکلی وجود ندارد اما در حال حاضر و با ادامه همین روند وضعیت بازار با چالش های بیشتری روبرو خواهد شد.

بورس نیوز

بازارهای صعودی در بدبینی متولد می شوند در تردید رشد می کنند !


بازار سرمایه کشور طی ماه ها و روزهای اخیر درگیری فزاینده ای با ریسک سیستماتیک موجود در بازار پیدا کرده طوری که میتوان عنوان کرد نوع رکود ایجاد شده در طی ادوار مختلف بازار سرمایه بی سابقه بوده است.

در بیان دلایل این رکود صحبت های تئوریک مفید و مکفی از ریسک سیستماتیک و غیر سیستمی از جانب اساتید مختلف عنوان شده است اما ذکر چند نکته را لازم می دانم :

1- تصمیمات کلان دولت در حوزه اقتصاد موجبات رکود در بخشهای مختلف تولید و خدمات در کشور را فراهم نموده است که منجر به خرده گیری و انتقاد های فراوان ازسوی فعالان اقتصادی شده اما باید توجه داشت این دولت در شرایطی مدیریت امور را در دست گرفت که دست به گریبان فساد گسترده و بی انظباطی شدید مالی بود که پیامد های آن هم هنوز با گذشت 2 سال از شروع بکار دولت (با اخبار منتشره روزانه از انواع اختلاس و فساد اقتصادی) نمایان است.

در چنین شرایطی بطور حتم ایجاد انضباط مالی و ساخت دوباره ویرانه اقتصادی کشور و طرح ریزی یک شالوده مناسب نیازمند یک دوره زمانی بوده که در این دوره مطمئنا نمی توان تصمیمات انبساطی و بدون پشتوانه اتخاذ کرد و دولت به بهترین نحو طی 2 سال گذشته از عهده این مهم برآمده است. 

آمارافزایش رشد اقتصادی هرچند اندک و کنترل تورم لجام گسیخته قبلی گواه این ادعاست.

در گام بعدی ایجاد رشد و رونق اقتصادی نیازمند چند پارامتر است که اثرگذارترین آن در درجه اول ایجاد بستر مناسب سازمانی است تا تئوریسین ها و اقتصاد خوانده ها بتوانند بدرستی تصمیمات و تئوری های نظری خود را به اجرا برسانند و در درجه دوم منابع لازم برای اجرای سیاست هاست. 

نیاز اول در حد مطلوبی برطرف شده اما دست دولت در اجرا بدلیل نبود و کمبود منابع بسته است. این مسئله همان ریسک سیستماتیک عنوان شده می باشد که در گذشته هم وجود داشته با این تفاوت که بدلیل ناکارامدی دولت قبل در استفاده از فرصت ها وهدر رفتن سرمایه ارزشمند دوران رونق قیمت نفت و صادرات آن طرف های غربی توانستند بخش های حساس اقتصادی ما را نشانه بروند و با تحریم های بی سابقه دسترسی به منابع را برای ما سخت تر از گذشته کنند.

اکنون این دولت چاره ای جز دستیابی به توافق برای ادامه حیات ندارد زیرا در سیستم باز اقتصادی امروز دنیا، سر به زیر برف کردن دردی دوا نمی کند مخصوصا دراقتصاد نفتی وصادرات محور ما که بشدت نیازمند ارتباط با محیط بیرون است.

پس برای رشد تنها باید منتظر گشایش های سیاسی بود و درغیراین صورت اقتصاد مقاومتی و این صحبت ها دردی دوا نمی کند و محرکی برای رشد اقتصادی نمی تواند باشد مگر آنکه بخواهیم 20 سال به عقب و به دوران جنگ و بحران برگردیم ویا مانند کره شمالی کشور را اداره کنیم که آن هم میسر نیست زیرا اولا دنیای اطلاعات و تکنولوژی و مصرف دیگرمانند گذشته نیست ودوما اینکه ایران طی سالهای گذشته روابط استراتژیک منطقه ای و حساسی برای خود ایجاد نموده که به این قدرت نمایی سیاسی محتاج است و بدون منابع این قدرت تضعیف خواهد شد.


2- بازار سرمایه کشور نیز در نیم دهه گذشته فراز و نشیب های فراوانی را به خود دیده که در تحلیل این امواج باید به این نکته اشاره کرد که دردولت دهم بخش اعظم رشد بازار سرمایه نه بدلیل رشد اقتصادی بلکه بدلایلی مثل نرخ پایین بهره بانکی، افزایش پایه پولی کشور،تزریق بی برنامه پول نفت، افزایش هزینه های دولت و برنامه های انبساطی بدون پشتوانه بوده که منجر به افزایش نقدینگی و تورم بالا درسطوح مختلف جامعه شده و به بازارسرمایه تسری پیدا کرده و بالطبع با اتخاذ سیاست های انقباضی معکوس دولت یازدهم برای غلبه بر مشکلات عدیده و در شرایطی که رشد اقتصادی کشورهم منفی بوده بازار سرمایه حرکتی در جهت عکس و فرسایشی را پیش بگیرد.

یکی از بزرگترین آسیب های وارده طی سالهای گذشته و همچنین منشا بسیاری از معضلات امروز بازار، رشد و رونق بازار در سال 1392 بوده. چرا ؟

 در ریشه یابی و بررسی دقیق علل رشد بازار باید عوامل مهمی را برشمرد:

***افزایش نرخ برابری ارز و بدنبال آن منتفع شدن شرکت های صادرات محور که بخش اعظمی از بازار سرمایه کشور را تشکیل می دادند و می دهند.

*** افزایش نرخ تورم در بازارهای مختلف بدلیل انجام سایست های انبساطی بدون پشتوانه

***بالا رفتن ارزش جایگزینی شرکت ها و ارزش سهام آنها بطوریکه بدلیل سرعت بالای افزایش قیمت ارز ساختار مالی آنها از اصلاح جا مانده بود.

***پایین بودن قیمت مواد اولیه وهزینه و نیروی کار کشور در مقابل نرخ تورم ودر اختیار گذاشتن منابع انرژی کشور به قیمت ارزان به شرکت های صادرات محورکه افزایش سودآوری آنها را بدنبال داشت.

*** فقر تحلیل در عامه بازار سرمایه و عدم توجیه و تحلیل شرایط بازاربرای افراد تازه وارد که موجب افزایش همزمان قیمت دیگر سهام موجود در بازار با ورود نقدینگی جدید شد ولو اینکه زیان ده هم بوده اند به این اسم که بورس سوداور شده و سوء استفاده صاحبان کلان سهام و نهاد های وابسته دولت ،بورس و دست اندرکاران و کارگزاران بدلیل انتفاعی که از ورود نقدینگی می بردند.

***تعویض دولت وتغییر تیم هدایت بازار.

***تغییرات شگرف و بی سابقه در گشایش های سیاسی مربوط به منطقه و مذاکرات هسته ای که یک دهه بدون پیشرفت بوده و موجب کاهش غیرمنتظره ریسک سیستماتیک و افزایش انتظارات و خوش بینی فعالان بازار شد و....


مجموع اینها و عوامل دیگری مثل افزایش دسترسی به اطلاعات و رسانه ها وگستردگی فضای مجازی که بر هیچ فعال بازار سرمایه امروز پوشیده نیست موجب تغییر درنگرش و رفتار فعالان بازار نسبت به سال های گذشته شده به شکلی که پس از مواجهه با بازده های نجومی و غیرمعمول بیش از 400 درصدی سال 92 ، بازده های معقول 20 درصدی و یا 50 درصدی و حتی 100 درصدی میان مدت و بلند مدت که عمومیت رشد درهربازارسرمایه ای است وبه لحاظ بنیادین نیزبسیاری ازسهام موجود بازارچنین پتانسیلی دارند دیگربه چشم فعالان بازارنمی آید و دراتخاذ تصمیم های خرید و فروش دچار اشتباهات عملیاتی فراوان شده اند.

از سوی دیگرسایه مذاکرات هسته ای و انتظارات بعد از توافق که طعم آن درسال 92 چشیده شده همچنان سنگینی میکند و متاسفانه فعالان عام، خواب های خوش افزایش چند صد درصدی را همچنان در سر می پرورانند و بهمین دلیل توانایی هضم هیچگونه نزولی درحد 10 تا 20 درصد را که برای اقتصاد و بازار ما در حال حاضر طبیعی بنظر می رسد ندارند و بدون توجه به تبعات تصمیماتی که در بازار می گیرند درجای دیگری بدنبال مقصر و گناهکار می گردند. تحلیل و تحلیل گر هم توانایی پاسخگویی به مخاطب را ندارد زیرا برای هیچکدام از نزول ها و صعود ها پاسخی ندارد.


در جواب یک سرمایه گذار برای توجیه افزایش و کاهش قیمت بسیاری ازسهام طی 2 سال گذشته غیر از عنوان نمودن دلایل روانی وهیجانی نمی توان مطلب تحلیلی بنیادی ارائه نمود زیرا غیراز یکی دو صنعت که با افزایش هزینه مواجه شدند برای دیگر صنایع اتفاق قابل تاملی رخ نداده و این موضوع را می توان با بررسی سودهای براوردی شرکت ها و هلدینگ ها درسال 94،93 و یا 95 مشاهده نمود اما همین مسئله موجب شده سرمایه ذاتا ترسو دمش را جمع کند و وارد بازار نشود. آن سرمایه ها هم که با زیان مواجه شدند تا مدت ها به بازار برنخواهند گشت و بسان همان مردم ده چوپان دروغ گو شده و اعتماد آنها با تصمیمات ناکارآمد بخشی از بدنه سازمان از بین رفت.


با توجه به عوامل برشمرده باید گفت تاریخ همیشه امکان تکرار دارد و در واقع جایی که امروز ایستاده ایم با کمی تفاوت های بنیادین همان شاخص 25هزار واحدی است که با بی سابقه و بدترین نوع تحریم ها از نفت گرفته تا بانک و پتروشیمی و خودرو وهمچنین قطعنامه های مختلف روبرو بود و تمام پتانسیل آن تنها در فاصله زمانی شش ماهه آزاد گردید و توافقات اولیه مربوط به مذاکرات هسته ای و سیاسی فنر جمع شده بازار را چنان رها کرد که ارتعاشات آن بعد از گذشت 2 سال هنوز خرابی به بار می آورد.

ازدیگرمشکلات و معضلات اخیر، زایش تحلیلگران نوپا وکم تجربه می باشد که تعدادشان هم کم نیست وبا اندک تجربه ای که دارند مبادرت به تحلیل پراکنی در فضای مجازی می کنند وچون قدرت جمعیتی بالایی پیدا کرده اند، اکثریت فعالان بازار را که عامه مردم و افراد کم سواد در حوزه اقتصادی تشکیل می دهند خام خود می کنند وتیشه به ریشه خود و بازار سرمایه می زنند.


از نمونه این فعالان می توان از تحلیلگران تکنیکالیستی نام برد که با مطالعه مختصر و شرکت در کلاسهای اساتید بعضا مثل خودشان و با یک مانیتور و یک پلتفرم معاملاتی تکنیکال، یک شبه ره صد ساله تحلیل گری رفته و شمایل تحلیل گری به خود گرفته اند و یا اساتید بنیاد دانی که اسمشان هم کم به گوشمان نخورده پیشنهاد خروج های کوتاه مدت و بعضا سه ماهه تا شهریور 94 را می دهند و بعنوان یک فعال موثر بازارسرمایه به ورزش و نرمش صبحگاهی می پردازند غافل از اینکه پیشنهاد خروج کوتاه مدت آن هم چند ماهه در هیچ بازار سرمایه ای در دنیا معنی و مفهوم بنیادین ندارد بلکه مدیریت سرمایه و ریسک و تنوع پرتفوی با توجه به متغیرهای بنیادین علمی است که برای روزهای این چنین بوجود آمده.

با شروع هر موج نزولی و فرسایشی نوسان گیران کوتاه مدت، تحلیل بلند مدت ارائه میدهند و افرادی که وقت و انرژی روزانه خود را در فضای مجازی هدر می دهند دم از نقد بودن سرمایه و سیاه نمایی آینده بلند مدت می زنند که باید به این دسته گفت اگر تحلیلتان این است پس اینجا چه می کنید ؟چرا پایبند تحلیل خود نیستید و وقت و سرمایه با ارزشتان را جای دیگر مصرف نمی کنید ؟ آیا به گفته های خود اطمینان ندارید و یا فقط از سرناچاری و برای اثبات خویش دست به چنین رفتاری می زنید ؟ در بازار نزولی تحلیل نزولی می کنید و در بازار صعودی تحلیل صعودی ؟

باید به این دسته یادآور شد که برجسته ترین تحلیلگران اقتصادی دنیا آنهایی بوده اند که توان پیش بینی برگشت بازار و تشخیص پایان موج های صعودی و نزولی را داشته اند. 

شاخصی که به هیچ وجه ارزش تحلیل کردن تکنیکی و بنیادی ندارد، بعد از نزول ازقله 90 هزارواحدی و رسیدن تا 60 هزار واحد را پیش بینی 57هزار واحدی کردن هنر نمی باشد. شاخص به لحاظ تکنیکی ساختاردرستی ندارد و در هیچ کجای دنیا و در هیچ مطلب آموزشی تکنیکال توصیه به تحلیل چنین نموداری نشده اما در بورس ما تحلیل شاخص متاسفانه پدیده ایست جدید.

 آیا اگر معاملات بلوکی را در طول زمان از شاخص کم کنید شاخص 57 هزار واحد و یا حتی پایین تر را ندیده ؟ آیا ورود و خروج و گردش سرمایه بدرستی نمایان است ؟ در همه جای دنیا سهام شاخص می سازند اما در بازار ما شاخص سهام ساز شده است. عزیزان از وقت و انرژی که مصرف می کنید و زحماتی که متحمل شدید سپاسگزاریم اما کلاه خود را قاضی کنید و کمی بیاندیشید.


ریسک و ریوارد( میزان خطرپذیری و بازده) در سرمایه گذاری که پایه اول هر تحلیلی است متاسفانه این روزها در نظر گرفته نمی شود. میزان بازدهی بازار به نسبت ریسک آن این روزها بمراتب بیشتر از گذشته شده. قیمت های اکثر سهام جذاب شده اند. تعدیلاتی که در طول مدت زمان نزول شاخص در صنایع مختلف (از خودرو گرفته تا پیمانکاران و دارویی ها) روانه بازار شده بخش اعظمی از رشد بازار را جوابگو بوده و موجب اصلاح وتعدیل آن شده است. ( پی برای )سهام در بسیاری از صنایع اگرکمتراز بازارهای رقیب نباشد بیشتر از آن نیست. (پی برای) سهام در یک بازار بدون ریسک سیستماتیک و نرخ بهره پایین بانکی همانطور که دربازارهای سهام در نقاط مختلف دنیا دیده می شود تا 15 واحد هم قابلیت رشد دارد.

در صورتی که گشایش سیاسی منظور شود و پس از آن بطبع کاهش نرخ بهره بانکی در دستور کار قرار گیرد، ( پی بر ای )سهام در بازار ما چه پتانسیلی برای رشد پیدا خواهد کرد ؟ اگر فقط و فقط 3 واحد رشد برای این نسبت قائل شویم مطمئنا قیمت های سهام در حال حاضر برای سرمایه گذار حرفه ای و بلند مدت جذاب بنظر خواهد رسید.

حرف و گلایه در دل فراوان است و وقت شما عزیزان را بیش از این نمی گیرم. به نظر نگارنده بازار سهام روزهای بدی را در پیش نخواهد داشت. سایه تمدید مذاکرات اگر چه بر بازار سنگینی می کند اما دیر یا زود این اتفاق با هرکیفیت و کمیتی رخ خواهد داد.

بدور از گره زدن بیش از واقع ریسک سیاسی با کلیت بازار، باید به صنایع و شرکت ها تحلیلگرانه اندیشید. بازار همانطور که عرض شد در شاخص 24هزار واحدی هم با مخاطرات زیادی روبرو بود اما به چشم بهم زدنی تمامی پارامترها تغییر خواهند کرد و به یاد آن جمله کلیشه ای و معروف سر جان تمپلتون می افتم که (بازارهای صعودی در:'بدبینی' متولد می شوند در'تردید' رشد می کنند، در'خوش بینی' به بلوغ می رسند ودر'شادی' می میرند.
پرشین تحلیل

حمایت تدبیر و امید به تالار حافظ نرسید

رشد بازار از زمانی آغاز می‌شود که سودآوری شرکت‌ها قبل از هر چیز با افزایش همراه باشند. در این فرآیند رشد سودآوری شرکت‌ها نیز زمانی محقق می‌شود که از بابت افزایش تولید و سهم بازار مصرف و همچنین افزایش قیمت فروش منتفع شوند .

تابناک اقتصادی :
بورس تهران از حدود 18 ماه پیش تاکنون یکی از سخت ترین دوران رکود خود مواجه شده است؛ دوره ای که در مقایسه با چرخه های تاریخی بازار باید به زودی به نقطه پایانی خود نزدیک شود، این در حالی است که دورنمای مبهم آینده سیاسی و اقتصادی کشور باعث شده تا سرمایه‌گذاران و سهامداران بازار سرمایه با تجدیدنظر نسبت به رفتار خود در این بازار نسبت به خرید یا نگهداری سهام با دیده تردید بنگرند .

میانگین قیمت بر درآمدی کل بورس تهران به عنوان ضریبی که نشاندهنده ریسک و بازده اسمی در این بازار است، از حدود 7 مرتبه در آغاز دوره رکود به 5.3 مرتبه تا به امروز دست یافته که چنانچه سود تقسیمی مجامع نیز از این نسبت کسر شود، می توان گفت پی بر ای (P/E ) بورس رقمی نزدیک به 4 مرتبه شود. رقمی که مطابق با اصل رجحان نشان می دهد در مقایسه با ریسک سرمایه گذاری موجود در اقتصاد همچنان گزینه سرمایه گذاری در بانک را برای سرمایه گذاران مقبول تر می داند.

اما این پرسش هم برای اغلب کارشناسان و فعالان بازار سرمایه وجود دارد که چرا با وجود تداوم روند سودآوری شرکت‌ها اما در بورس، قیمت سهام هیچ تناسبی با ارزش ذاتی و جایگزینی شرکت‌ها نداشته و با وجود آنکه قیمت‌ها از مفت هم ارزان‌تر شده اما هیچ کس راغب به خریداری سهام نیست.

2 شرط برای رونق دوباره بورس

یک کارشناس بازار سرمایه با برشمردن دو عامل اصلی برای تداوم رشد بازار سهام، عنوان کرد: بورس یا باید به تناسب روند رشد سودآوری شرکت‌ها و صنایع بورسی که به تبع آن، افزایش ارقام سود برآوردی و تقسیمی مجامع را به دنبال دارد با صعودی شدن نماگرهای خود همراه شد و یا با تکیه بر انتظارات امیدوار کننده سهامداران از آینده.

علی کشاورزی افزود: در زمینه سودآوری شرکت‌ها در حال حاضر فصل مجامع نشان می دهد اغلب شرکت‌ها و صنایع بورسی در پایان دوره عملکرد یک ساله خود یا به اندازه سال پیش از آن و یا کمتر از دوره مالی ماقبل عایدی برآوردی خود را در بودجه محقق کرده اند.

در سال 91 همزمان با رشد نرخ دلار و تورم معامله گران بورس تهران شاهد رشد فزاینده سودآوری شرکت‌ها در بودجه های برآوردی و عملکردی بودند اما اکنون در بودجه های مالی سال 94 از چنین رشدفزاینده ای خبری نیست.

وی، از اثر انتظارات روانی سرمایه گذاران در افزایش قیمت سهام سخن گفت و اظهارداشت: میزان امید به آینده یا به عبارتی، انتظارات آتی سهامداران می تواند درجه سودآوری بازار سهام را تغییر دهد. در حال حاضر به دلیل از دست رفتن اعتماد و اطمینان از آینده برای اغلب سرمایه گذاران تقاضا برای خرید سهام به شدت کاهش یافته است.

به باور این کارشناس بازار سرمایه، در حالی که بازار سهام باید اکنون با گزارش‌های شفاف عملکردی و برآوردی شرکت‌ها روبرو باشد اما در اغلب موارد این گزارش‌ها قابلیات اتکا نداشته و نمی توان به ارقام و اعداد درج شده کنونی در این گزارش‌ها و اطلاعیه های مالی چندان اتکا کرد.

به عنوان مثال، ارایه گزارش‌های بودجه ای گروه پالایشی ها به عنوان پیشروترین صنعت بورس بر پایه 4 سناریو در حالی صورت می گیرد که نرخ نفت خام بر پایه 60 دلار برای هر بشکه پیش بینی شده در حالی که در مقایسه با نرخ‌های فعلی بازارهای جهانی از انحراف بالایی برخوردار است و یا صنعت پتروشیمی به تنهایی 26 درصد از ارزش کل بازار سهام را به خود اختصاص داده، این در حالی است که هنوز نرخ خوراک گاز برای این صنعت بورسی مشخص نیست و اظهارنظرهای ضد ونقیض برای این موضوع از دولت، مجلس و شرکت‌ها شنیده می شود.

اصلی‌ترین رکن بازار سرمایه

کشاورزی از شفافیت به عنوان اصلی ترین رکن بازار سرمایه سخن گفت و افزود: در حال حاضر چند صدایی در هیات دولت باعث عدم رضایت سرمایه گذران از شعارهای متولیان بازار سرنایه شده است. آنچه که باید وزرای دولت تدبیر و امید بدانند که به هر حال شرکت‌های بزرگ دولتی در بورس واگذار شده‌اند و رعایت الزام‌های این بازار در زمینه رابطه دولت با بخش خصوصی اجتناب ناپذیر است. شفافیت عملکرد شرکتی که سود و زیان آن وابسته به فعالیت‌های کارمزد محور آن است در نحوه تعیین قیمت در عرضه و تقاضای واقعی بازار از اهمیت دو چندانی برخوردار است.

به باور وی، آنچه در بازار سهام مورد معامله قرار می گیرد به نوعی مجموعه ای از صورت‌های مالی شرکت‌ها است و غیر از این، هر چه مورد داد وستد واقع شود، تنها وهم و خیال از آینده خواهد بود. براین اساس در بورس یا انتظارات از صورت‌های مالی منجر به تقاضا برای سهام می شود و یا اگر به اطلاعات مالی نیاز نباشد فقط شایعه باعث دست به دست شدن دارایی‌های مالی می‌شود.

شاخص به عملکرد متولی ربطی ندارد

این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر پرهیز متولیان بازار سرمایه از شاخص محوری در بازار سهام، عنوان کرد: اینکه شاخص بورس افزایش یا کاهش یابدۀ به عملکرد متولیان بازار سرمایه ارتباطی ندارد، چراکه روند حرکتی شاخص بورس وابسته به ظرفیت رشد اقتصادی کشور است. در این میان، شفافیت و نقد شوندگی سهام در بازار همواره باید در صدر وظایف متولیان بازار سرمایه قرار گیرد. اگر قرار است شاخص بورس بریزد، به تعویق انداختن آن با برخی اقدام‌های نادرست از قبیل سناریوسازی برای اطلاعات مالی شرکت‌ها و یا دخالت در آرایش صورت‌های مالی آنها با نمایش انحراف‌های مالی بین اولین و آخرین پیش بینی فقط به خراب تر شدن اوضاع کمک می کند.

کشاورزی به متولیان بازار سرمایه توصیه کرد: برای ایجاد اعتماد در بازار سرمایه متولیان این بازار باید ابتدا از خودشان شروع کنند. سازمان بورس باید از اصول حاکمیتی خود پیروی کند و مسیر همه بورس‌های دنیا را پیش گیرد. سالم سازی و ایجاد بازار شفاف و کارامد از وظایف اصلی متولیان بازار سرمایه است. بر این اساس، رعایت همه جانبه قوانین و عدم دخل و تصرف در اطلاعات مالی شرکت‌ها و از سویی دیگر، کاهش توقف نمادهای معاملاتی تا جایی که امکان دارد می تواند به بهبود وضعیت بازار سرمایه در جذب دوباره سرمایه گذاران کمک کند.

رشد بورس از کی آغاز می‌شود؟

به موازات این اظهارات، امیر حسین اسماعیل پور ، دیگر کارشناس بورس تهران معتقد است: رشد بازار از زمانی آغاز می‌شود که سودآوری شرکت‌ها قبل از هر چیز با افزایش همراه باشند. در این فرآیند رشد سودآوری شرکت‌ها نیز زمانی محقق می‌شود که از بابت افزایش تولید و سهم بازار مصرف و همچنین افزایش قیمت فروش منتفع شوند. البته در این زمینه افزایش قیمت فروش برای سرمایه گذار چندان جذاب نیست، چراکه شرکت هیچ اتفاقی در حجم تولید وفروش آن رخ نداده و فقط از قیمت فروش منفعت بدست آورده، این در حالی است که از لحاظ حجم تولید و فروش چنانچه ظرفیت بالاتری را محقق سازد و سهم خود را در بازار مصرف افزایش دهد با رضایت بالاتری از سوی سرمایه گذار و سهامدار روبرو است.

وی با اشاره به کاهش نرخ تورم اسمی در اقتصاد ایران، عنوان کرد: به طور معمول اقتصاد از تورم و افزایش نرخ کالاها سود برده، این در حالی است که به دلیل کاهنده شدن آهنگ رشد تورم اسمی در کشور چنین سودی دیگر به راحتی تحقق یافتنی نیست.

این کارشناس بازار سرمایه در برابر این پرسش که چرا با وجود عدم تغییر در حجم صادرات و واردات کالاها در کشور باید قیمت سهام در بورس تهران با افت بسیار زایدی روبرو باشد؟ پاسخ داد: واقعیت امروز نشان می دهد بسیاری از کالاها و اجناس در انبارها به دلیل ضعف بازار فروش باقی مانده است. اینکه چرا این شرایط به چشم نمی آید، شاید به این خاطر است که فعلا شرایط دشواری رخ نداده و بسیاری از سوء استفاده کنندگان اقتصادی هنوز از ذخایر موجود در حال بهره برداری هستند اما اینکه اقتصاد کشور و به تبع آن بورس تهران چه زمانی از شرایط فعلی بیرون خواهد رفت، به دو راهکار نیاز است.

نسخه درمان برای بورس

وی افزود: اقتصاد ایران مجبور است در حال حاضر از طریق گشایش سیاسی با دنیا و جذب سرمایه گذار خارجی از طریق بازارهای صادراتی و یا افزایش پایه پولی با انتشار پول تازه به بهانه رونق اقتصاد داخلی روی آورد. در این زمینه آنچه بیش از همه به چشم می آید، تلاش دولت بر مدل و راهکار نخست، یعنی جذب سرمایه گذار خارجی و حضور در بازارهای صادراتی متمرکز شده است.

اسماعیل پور در توضیح اینکه چرا با وجود برخورداری بانک‌ها از منابع پولی ولی بازار سرمایه احساس کمبود نقدینگی می کند؟ گفت: هر تحلیلگر یا کارشناسی چنانچه خود را به جای دولت ببیند و در جریان آمارها و ارقام واقعی کشور قرار گیرد، شاید دیدگاه متفاوت تری نسبت به تحلیل شرایط موجود ارایه دهد اما قدر مسلم وضعیت پولی و مالی کشور نشان می دهد اغلب بانک‌ها در حال حاضر 3 تا 4 برابر سرمایه خود به بانک مرکزی بدهکارند و پول‌های خود را تبدیل به املاک و ساختمان‌هایی کرده‌اند که از ارزش چندانی برخوردار نیست. در عین حال، بسیاری از این منابع پولی برای بانک‌ها وجود خارجی ندارد و حجم بالایی از آنها غیر قابل برگشت و به عبارتی، سوخت شده که شهامت اعلام آنها به مردم وجودندارد.

پول در بانک‌هاست اما ...

وی افزود: در صورت بررسی صورت‌های مالی بانک‌ها می توان به خوبی دریافت که به طور حتم بانک ورشکسته وجود دارد. اشتباه بزرگ نظام بانکی کشور عدم وجود سامانه اعتبار سنجی برای بانک‌ها است. بانک‌ها به جای آنکه به طرح‌های توجیهی مولد تسهیلات خود را تخصیص دهند، در دهه های گذشته این منابع را به وثیقه های ملکی تخصیص داده اند. در عین حال در دولت قبل همزمان با افزایش گردش مالی از محل رشد منابع درآمدی نفتی، تخصیص وام‌های دستوری به طرح مسکن مهر افزایش یافت اما هیچ وقت این تسهیلات به بانک‌ها برنگشت. به هر حال، باید گفت نقدینگی در جامعه وجود دارد اما بیش از 50 درصد آن در مسکن گیر افتاده و با کاهش گردش حجم نقدینگی چیزی شبیه به بحران 2008 آمریکا را برای کشور پدید آورده است.

از بحران 2008 آمریکا تا رکود 94 ایران

این کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه ایران با بیان اینکه برخی مفروضات دولت فعلی مشابه سیاست‌های اقتصادی دولت اصلاحات است، عنوان کرد: آنچه که در حال حاضر می بینیم، عدم شهامت لازم برای پذیرش بحران‌ها است در حالی که بحران 2008 آمریکا مورد پذیرش دولت این کشور قرار گرفت و درمان هم شد. ساختار اقتصاد آمریکا بر مبنای بازار آزاد بوده و دولت برای روی پا نگاه داشتن اقتصاد اقدام به تخصیص یارانه به تولید کرده است. در این وضعیت فرایندها در حالی به درستی عمل می کنند که در اقتصاد ایران به دلیل تفاوت‌های ماهیتی صنایع بزرگ همچون خودرویی‌ها و یا بانک‌ها با وجود برخورداری از سود عملیاتی اما به دلیل انبوهی از هزینه های مالی و یا سرمایه گذاری‌های تو خالی این فرایندها به درستی عمل نمی‌کنند.

به نقشه راه نیاز داریم نه توافق

وی افزود: در صنعت خودرو سازی با کمال تاسف با آمارهای نادرست مواجه هستیم. به عنوان مثال، عنوان شد که خودرویی‌ها بیش از 2 هزار میلیارد تومان دارایی فروختند در حالی که این رقم در صورت‌های مالی دیده نمی شود، در عین حال به لحاظ ماهیتی هیچ شرکتی در زیر مجموعه های خودروسازان از این بابت تغییر نداشته است.

به باور اسماعیل پور، شرایط کنونی بازار سهام بر مبنای دیدگاه فعلی تصمیم سازان مدیریت کلان کشور چنانچه تداوم داشته باشد، حتی در کوتاه مدت هم با فوض توافق هسته ای بهبود نخواهد یافت؛ مگر اینکه از فردای روز توافق نقشه راه و برنامه منسجمی برای اقتصاد و بازار سرمایه وجود داشته باشد.

بورس به یک فنر فشرده بند است

حسین خزلی خرازی اما دیدگاه متفاوت تری نسبت به کارشناسان قبلی دارد. او معتقد است حضور مداوم در بازار سرمایه شرط موفقیت در بورس است.

وی می گوید: اگر سرمایه گذاری هم اکنون این دیدگاه را می پذیرد که تحریم‌ها تشدید می شود، باید همین الان همه دارایی‌های خود را در بازار سرمایه بفروشد و از این بازار برود اما ذهن و امید من با توجه به واکنش‌های موجود از مذاکرات می گوید که باید در بورس ماند؛ ذهنیتی که تجربه 16 سال حضور مداوم در بازار سرمایه را داشته و اکنون می گوید که بازار سهام مثل فنر جمع شده‌ای شده است که در صورت یک تلنگر به سرعت آزاد می‌شود.

این کارشناس بازار سرمایه، میانگین قیمت بر درآمدی پایین را ناشی از ترس فعالان بازار از آینده و نگرانی از رشد سودآوری‌ها دانست و گفت: در پاییز سال 92 باید با عرضه سهام جدید در بازار و یا افزایش سرمایه از رشد هیجانی بازار سهام جلوگیری می‌شد اما متاسفانه این اقدام صورت نگرفت و مجامع عادی سالیانه با خوشحالی دو چندان برای تقسیم سودهای نقدی بالا پایان یافت.

به گفته وی، رشد بورس با رشد اقتصادی کشور هموراه رابطه متناظر داشته، با این تفاوت که رشد بورس از رشد اقتصاد حدود 15 تا 20 درصد بالاتر است، این در حالی است که سال 1392 یک سال استثنایی برای بازار سهام به دلیل تکانه‌های ارزی در صورت‌های مالی شرکت‌ها بود که رخ دادن دوباره آن ممکن نیست.

باور بورس از واقعیت‌های اقتصادی

جعفر عزیزی، آخرین کارشناسی است که معتقد است: بازار سرمایه هم اکنون با یکسری واقعیت‌های اقتصادی و سیاسی روبرو است که باید به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند. ریسک سیستماتیک یا به عبارتی، ریسک‌های برونزا که خارج از حیطه فعالیت شرکت‌ها و صنایع بورسی است، در حال حاضر برای بازار سرمایه وزن مشخصی را به خود اختصاص داده است. به عنوان مثال، موضوع مذاکرات هسته ای برای سرمایه‌گذاران بازار سرمایه ایران فقط بر پایه شواهد و حدسیات هر شخص می‌تواند بررسی و تحلیل شود. اینکه مذاکرات هسته ای نتیجه می دهد یا نه، از اساس برای تحلیلگر فقط یک حدس است.

وی افزود: در حال حاضر نخست واقعیت‌های اقتصادی بازار باید باور پذیر باشد و سپس خود اقتصاد؛ بنابر واقعیت‌های موجود اقتصاد ایران از حدود 3 سال پیش تاکنون در رکود سراسری فرو رفته و عمیق ترین رکود‌های حال حاضر را تحمل و تجربه کرده است که به دلیل کاهش درآمد دولت به عنوان بزرگترین متولی دخل و خرج کشور از 120 میلیارد دلار در سال به 35 میلیارد دلار در سال و برخی مسایل دیگر، به دلیل کاهش مخارج دولتی بوده است. در این اوضاع و احوال دولت باید در واقع با چاپ پول تازه کمبودهای موجود را جبران کند که خطر موج سهمگین نقدینگی سرگردان را برای جامعه در بردارد یا از طریق افزایش مالیات و عوارض آن را تامین کند که با توجه به رکود فعلی، مرگ صنایع تولیدی و خدماتی را در بر دارد.

سیاست‌های انبساطی برای عبور از هسته سخت تورم

این تحلیلگر بازار سرمایه کشور با بیان اینکه در شرایطی که تورم به هسته سخت خود رسیده، اجرای سیاست‌های مالی انبساطی می تواند به خروج اقتصاد از رکود بیانجامد، عنوان کرد: کنترل تورم به عنوان سیاست سلبی همواره آسان‌تر از خروج از رکود به عنوان سیاست ایجابی است. برای گرایش منابع به سمت تولید واقعی نباید مانع تعیین نرخ سود واقعی در بازار سرمایه شد. در حال حاضر با تعیین نرخ سود بانکی منابع پولی به جای تولید به سمت شعبات بانکی گرایش پیدا کرده که ادامه حیات تولید را در خطر انداخته است. از این رو، برای خروج از رکود باید منابع پولی به بازار سرمایه و از آنجا به چرخه تولید تزریق شود اما آیا با نرخ سود بالای تسهیلات بانکی، این منابع قادر به ورود به تولید هستند؟

وی درباره دلیل عدم تقاضا برای خرید سهام در بورس گفت: فعالان بازار سرمایه به دلیل پشت سر گذاشتن شرایطی سخت در بازار در زمستان سال گذشته و افت‌های سنگین اگرچه در انتهای سال با کمی خوش بینی نسبت به آینده روبرو شد اما به دلیل عدم اصلاح برخی رفتارها از سوی متولیان بورس و عدم ایفای نقش کارآیی عملیاتی آنها در بازار به بی‌اعتمادی گسترده‌ای منجر شد که افت شدید حجم و ارزش معاملات روزانه بازار سهام را در پی داشت.

واکنش امروز بورس ناشی از رفتار دیروز متولیان

از سویی دیگر، به دلیل بر جای ماندن آثار عملکردی متولیان قبلی بازار سرمایه از جمله به تعویق انداختن ریزش شاخص بورس با توقف طولانی برخی نمادهای پیشرو و یا نحوه ارایه اطلاعات شرکت‌ها در گذشته که گاهی اوقات به حبس گزارش‌ها در حوزه نظارتی متولی بازار سرمایه منجر می‌شد، باعث سنگین تر شدن سایه بی اعتمادی‌ها شد.

عزیزی در پایان خاطرنشان کرد: بازار سهام در هیچ دوره ای به حد امروز مرگ آور نبوده و این ناشی از تبعات رفتارهایی است که در گذشته با آن شده و امروز در حال نشان دادن واکنش به آن است، این در حالی است که متولان امروز با اصلاح برخی کاستی‌ها به کمک بستر های بورس شتافته‌اند و به نظر می رسد در صورت یاری فعالان بازار سهام دوباره روند بورس بر مدار رونق حرکت کند.

پرشین تحلیل

ایران خواستار گسترش همکاری با بانک توسعه اسلامی شد


به گزارش خبرگزاری مهر، علی طیب نیا در پایان چهلمین اجلاس هیات عامل بانک توسعه اسلامی، در دیدار با احمد محمدعلی با اشاره به اهمیت برگزاری این اجلاس در کشور موزامبیک، دیدار با کشورهای دوست و همسایه را مثبت ارزیابی کرد .

 

وی ابراز امیدواری کرد: با تکمیل چندین پروژه و افزایش نرخ جذب پروژه‌ها، تسهیلات جدیدی از سوی بانک توسعه اسلامی برای کشورمان به تصویب برسد .

 

در ادامه این دیدار، رئیس بانک توسعه اسلامی با تاکید بر لزوم تعمیق همکاری‌ها، ابراز امیدواری کرد پروژه های جدید به نفع ایران هر چه زودتر به تصویب این بانک برسد .

 

احمد محمدعلی ضمن قدردانی از حضور وزیر اقتصاد کشورمان در این اجلاس مهم، از وی به دلیل سرعت بخشیدن به روند اجرای پروژه‌های مصوب بانک توسعه اسلامی تقدیر کرد .

 

در چهلمین اجلاس بانک توسعه اسلامی، صورت‌های مالی این بانک بررسی و تصویب شد .

 

چهلمین اجلاس هیات عامل بانک توسعه اسلامی به ریاست احمد محمد علی، رئیس این بانک و با حضور اعضای بانک توسعه اسلامی به مدت دو روز در موزامبیک برگزار و روز گذشته (پنجشنبه) به پایان رسید.

پرشین تحلیل

پاکستان مشتری گاز مایع شد


اسماعیل حشم فیروز در گفتگو با مهر در تشریح برنامه‌های جدید جدید ایران به منظور صادرات فرآورده‌های مختلف نفتی به بازارهای منطقه‌ای و جهانی، گفت: در حال حاضر با بهره برداری از فازهای جدید پارس جنوبی و افزایش تولید گاز ایران، ظرفیت مازاد تولید و صادرات فرآورده‌های نفتی ایران شامل گازوئیل، گاز مایع، نفت سفید، نفت کوره و سوخت هواپیما، افزایش یافته است .

 

سرپرست امور بین‌الملل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی با تاکید بر اینکه در حال حاضر ظرفیت مازاد تولید فرآورده‌های نفتی ایران به بیش از ۷۰ میلیون لیتر در روز افزایش یافته است، تصریح کرد: بر این اساس هم اکنون در بخش نفت کوره ۴۱ میلیون لیتر، گازوئیل ۲۵ میلیون لیتر، نفت سفید ۳ تا ۴ میلیون لیتر و گاز مایع تا سقف یک هزار تن در روز ظرفیت مازاد تولید وجود دارد .

 

این مقام مسئول با اشاره به دستورات جدید وزیر نفت و تفکیک حوزه‌های صادرات فرآورده‌های نفتی در سطح دو شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران، اظهار داشت: براساس دستورات وزیر نفت، صادرات فرآورده های نفتی از مسیر خشکی توسط شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی و از مسیر دریایی توسط شرکت ملی نفت ایران انجام می شود .

 

وی با یادآوری اینکه با این وجود ترخیص محموله‌های صادراتی فرآورده‌های نفتی از حوزه دریایی هم توسط شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی انجام می گیرد، اظهار داشت: در شرایط فعلی، ایران با اکثر کشورهای همسایه همچون ارمنستان، گرجستان، پاکستان، افغانستان، عراق، اقلیم کردستان عراق و برخی از کشورهای منطقه آسیای میانه و آسیای مرکزی تبادل و صادرات فرآورده‌های نفتی دارد .

 

سرپرست امور بین الملل شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران در ادامه از پاکستان به عنوان یکی از مشتریان گاز مایع ایران یاد کرد و ادامه داد: صادرات گاز مایع توسط شرکت‌های بخش خصوصی و پس از عرضه این محصول نفتی در بورس کالا انجام می گیرد .

 

وی با تاکید بر اینکه هم اکنون به طور متوسط روزانه حدود ۳ هزار تن گاز مایع ایران به پاکستان صادر می‌شود، تصریح کرد: به عبارت دیگر در شرایط فعلی نزدیک به نیمی از نیاز گاز مایع پاکستان توسط ایران تامین می شود .

 

این مقام مسئول با اشاره به امضای قراردادهای تک محموله به منظور صادرات بنزین هواپیما به کشور افغانستان و اقلیم کردستان عراق، خاطرنشان کرد: با افزایش تولید گاز در پارس جنوبی پیش بینی می‌شود سال آینده ظرفیت مازاد تولید فرآورده‌های نفتی ایران به ویژه گازوئیل افزایش یابد و در نهایت نقش ایران در بازار منطقه‌ای صدور گازوئیل پررنگ تر خواهد شد.

پرشین تحلیل